ال آیال آی، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره
شایلیشایلی، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

دخترای من ، ال آی و شایلی

خدایا شکرت

عکس های تولد 7 سالگی دخترم

با 2 روز تاخیر جشن تولدت رو 19 تیر با مامان بزرگ و بابابزرگ گرفتیم. توی 17 تیر سالگرد بابابزرگ ، توی پارساباد بودیم 18 برگشتیم تبریز ، 19 تیر مامان بزرگ و بابا بزرگ از اردبیل به خاطر تولد تو اومدن تبریز و جشن تولدت رو پنج نفره گرفتیم. جیگر مامان ایشالا 120 ساله بشی و همیشه شاد و موفق باشی. اینم از عکسهای اونروز...     بقیه ی عکس ها در ادامه ی مطلب...                     ...
3 مرداد 1395

بعد مدتها

بعد مدتها اومدم یه سر به وبلاگت بزنم . دخترم شرمنده که وبلاگت رو یه مدتی نتونستم به روزرسانی بکنم از فردا شروع میکنم مثل روزای قبل زود زود خاطراتت رو بنویسم. سعی میکنم همه ی اتفاقات زندگیت رو ثبت کنم. وقتی به عکس های بچگی توی وبلاگت نگاه کردم چشام پر اشک شد و دلم برای اونروزهامون تنگ شد فهمیدم که زمان به حدی سریع میگذره که فقط باید بهترین استفاده رو از روزهای در کنار هم بودنمون بکنیم. انشااله همیشه روزای خوب و شادی در کنار مامان و بابا داشته باشی. تو امید من و بابایی... ...
3 مرداد 1395

ال آی کلاس اولی

با اینکه صبح ها به زور بیدارت میکنم ولی وقتی زنگ آخر که میخوره به زور میارمت خونه . بعد آخرین زنگ دوس داری توی حیاط مدرسه بازی کنی. خیلی دوس داشتی برات ساعت زنگ دار بخرم همش میگفتی که میخوای با صدای زنگ ساعت، خودت بیدار بشی . منم که دیدم صبح ها به زور بیدار میشی برات ساعت رو گرفتم الان صبح ها با صدای زنگ بیدار میشی ولی باز نق میزنی که خیلی خوابت میاد . بیدار میشی از اتاقت میای یکم هم تخت ما میخوابی یکم بعد میری دست و صورتتو میشوری. بعد شستن دست و صورتت خوابت از سرت میپره شروع میکنی به بلبل زبونی. اینم عکس ساعتت...   قربون اون زبونت برم من که بعضی وقتا با حرفای گنده ای که میزنی کلی میخندم البته بعضی وقت...
9 مهر 1394

ال آی و روز شماری برای رفتن به مدرسه

کم کم داری آماده میشی برای مدرسه، هر روز ازم میپرسی که چند روز دیگه میری مدرسه .دیروز بابایی برات دفتر و مداد و مدادرنگی گرفته بود با دیدنشون کلی ذوق کردی...   و شروع کردی به نقاشی کشیدن...   ...
9 شهريور 1394

مسافرت شمال

10 شهریور من و تو و بابا، با عمو مهدی و زن عمو رفتیم شمال. آخرین مقصدمون نوشهر بود. منطقه جنت رودبار و منطقه سه هزار و رامسر و موزه کاخ و ... رو هم رفتیم. کلی بهمون خوش گذشت مخصوصا تو که توی ساحل دریا خیلی بهت خوش گذشت. این هم از عکس ها...     بقیه عکس ها در ادامه مطلب...                                           &...
18 شهريور 1393