اولین سونوگرافی
سلام عزیزم اول عذر خواهی میکنم به خاطر اینکه چند روز دیر کردم یعنی خیلی دلم میخواد که زود به زود برات مطلب بنویسم ولی باور کن از بس باهات مشغولم که زیاد وقت نمیکنم شب هم بعد از خوابوندن تو میگیرم میخوابم یا به کارهای عقب افتاده هام میرسم۰ عزیزم الان که دارم این مطالب رو مینویسم تو بیداری بغلم نشستی و داری با انگشتای کوچیکت دکمه های کیبردو فشار میدی و نمیذاری من کارهامو انجام بدم. با با هنوز خونه نیومده توی شرکتش داره کار میکنه میبینی بابا چقدر زحمتکشه۰ من هم شامم رو پختم و دارم برای عزیز دلم خاطره مینویسم 0 تو مطلب قبلی من از ماههای اول حاملگیم نوشتم میخوام امروز ماجرای اولین سونو گر...
نویسنده :
مامان ال آی و شایلی
19:17