زور زود بیدار میشی
عزیزم خیلی دوست دارم تو رو توی اتاق خودت بخوابونم ولی چون شب ها زود زود بیدار میشی تو رو با خودم میخوابونمت. از تولدت تا ۳ ماهگیت توی گهوارت کنار تختم میخوابوندمت بعد از ۳ ماهگیت آوردمت توی اتاق خودت شب ها ۲ بار بیدار میشدی من هم میومدم بهت شیر میدادم دوباره میخوابوندمت بعد میرفتم خودم هم میخوابیدم .
صبح زود هم بیدار میشدی و با صدات من رو هم بیدار میکردی تا ۱۱ ماهگیت تو اتاقت خوابیدی ولی بعد از ۱۱ ماهگیت چون دندون در می آوردی واسه همین زود زود بیدار میشدی و من شب ها بیخوابی میکشیدم واسه همین باز آوردم پیش خودم. میگن بچه باید تنها توی اتاقش بخوابه تا مستقل باشه به مامانش زیاد وابسته نشه.
ولی تصمیم گرفتم بعد عید دیگه توی اتاقت بخوابونمت و نصف شب ها بیام بهت سر بزنم ولی باور کن همیشه دوست دارم کنارم باشی کنارم بخوابی بعضی شبها که خوابم نمیاد اونقدر نگاهت میکنم اونقدر میبوسمت ولی سیر نمیشم یادمه ۵ ماهه که بودی یه شب توی اتاقت خوابوندم وخودم هم رفتم توی اتاق خودم تا بخوابم ولی هر کاری کردم نتونستم بخوابم هی بهت سر میزدم دلم نمیخواست دور از خودم بخوابونمت دیگه طاقت نیاوردم و اومدم توی اتاقت یه جا انداختم تو رو هم گرفتم بغلم و با تو خوابیدم.
دوری از تو واسه من خیلی سخته. وقتی میریم اردبیل تو رو میدم به مامانم خودم میرم بیرون واسه خرید یا واسه کارهام ، بیرون اینقدر دلم برات تنگ میشه که میخوام زود کارهام تموم بشه بیام پیشت خونه هم که میرسم انگار چند ماهه که ندیدمت لباسهامو در نیاورده میگیرم بغلم.
راستی یه خبر دیگه فردا میبرمت آرایشگاه تا موهات کوتاه بشه خیلی بلند شده و نامرتبه البته چند بار خودم توی حموم کوتاه کردم ولی الان خیلی بلند شده میترسم خراب کنم ولی نمیدونم فردا توی آرایشگاه چه ادایی در میاری میذاری کوتاه بشه یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟