ال آیال آی، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره
شایلیشایلی، تا این لحظه: 7 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

دخترای من ، ال آی و شایلی

خدایا شکرت

سر در گمی

1389/9/29 15:23
1,549 بازدید
اشتراک گذاری

 امروز ۲۹ آذر ۱۳۸۹ هستش عزیزم تو جلوی بخاری خوابیدیز اومدم من هم یه کم خودمو مشغول کنم باهات صحبت کنم. عزیزم خیلی وقته که فکرم مشغوله ز. به آیندم فکر میکنم پارسال تصمیم گرفتم واسه کارشناسی ارشد درس بخونم که هم به خاطر تو و رسیدگی به تو و هم به خاطر اتفاقات بدی که افتاد(فوت آقا جون،۱۷تیر ۸۹) نتونستم درس بخونم و از درس فاصله گرفتم (یعنی به خاطر شرایط بدی که بابات داشت من هم نمیتونستم تمرکز کنم و درس بخونم)

 شهریور ماه داداش پیمان بهم پیشنهاد داد زکه واسه آزمون نظام مهندسی درس بخونم زیباآخه بهمن سال ۹۰ ، ۳ سال از فارغ التحصیلیم میگذشت من هم شروع کردم به درس خوندن تا چند روز پیش که فهمیدم میتونم توی آزمون اسفند۹۰ شرکت کنم و در آزمون خرداد ۹۰ نمیتونم شرکت کنمز.واسه همین گفتم فعلا" زوده واسه درس خوندن.ز

 تا اینکه بابات بهم گفت که فعلا" برو گواهینامه رانندگی رو بگیر( واسه آموزش رانندگی، سال۸۷ اقدام کرده بودم همه کلاسها رو هم رفته بودم از تو چه پنهون دو بار هم توی آزمون شهری رد شده بودم که تو رو باردار شدم به خاطر استرس و ویار شدیدم بابات اجازه نداد که ادامه بدم) و همچنین نرم افزارهای عمران رو آموزش ببین یعنی ازم خواست کارهای عقب افتاده ام رو تموم کنمز بعد ان شاالله واسه آزمون نظام مهندسی اسفند ۹۰ درس بخونم ومن هم قبول کردم (عزیزم به خاطر تو مجبورم زود شروع کنم آخه تو بعضی وقت ها اصلا" نمیذاری من بشینم درس بخونم)ولی واسه رانندگی و آموزش نرم افزارهای عمران مجبورم به خاطر تو برم اردبیل تا وقتی من میرم کلاس مامانم ازت مواظبت کنه.

 ولی چون از داریوشم دور میمونم خیلی ناراحتم.girl_to_take_umbrage2.gif

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)