ال آی کلاس اولی
با اینکه صبح ها به زور بیدارت میکنم ولی وقتی زنگ آخر که میخوره به زور میارمت خونه . بعد آخرین زنگ دوس داری توی حیاط مدرسه بازی کنی.
خیلی دوس داشتی برات ساعت زنگ دار بخرم همش میگفتی که میخوای با صدای زنگ ساعت، خودت بیدار بشی . منم که دیدم صبح ها به زور بیدار میشی برات ساعت رو گرفتم الان صبح ها با صدای زنگ بیدار میشی ولی باز نق میزنی که خیلی خوابت میاد . بیدار میشی از اتاقت میای یکم هم تخت ما میخوابی یکم بعد میری دست و صورتتو میشوری. بعد شستن دست و صورتت خوابت از سرت میپره شروع میکنی به بلبل زبونی.
اینم عکس ساعتت...
قربون اون زبونت برم من که بعضی وقتا با حرفای گنده ای که میزنی کلی میخندم البته بعضی وقتا هم بدجور میری رو اعصابم.
مثلا یکی از مشکلات من و تو ، انتخاب لباس برای بیرونه که اکثرا اختلاف نظرداریم موهاتم خودت درست میکنی نمیزاری من گل سراتو بزنم. خلاصه میخوای همه چیرو خودت انتخاب کنی.
من و بابا هم هر چی بخریم برات، با سلیقه خودت میخریم.
بعد اینکه از مدرسه میارمت خونه بعد در آوردن لباسات و گذاشتنش توی کمد میری دستاتو میشوری منم ناهار رو آماده میکنم میای میخوری و کارتون میبینی.
بعد با هم میریم سراغ کیف و تکلیفات، همه تکلیفاتو با علاقه انجام میدی ولی وقتی به مشق میرسه میخوای در بری،خلاصه اونم تموم میکنی.
اینم چند تا عکس از تکالیفت...