ال آیال آی، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره
شایلیشایلی، تا این لحظه: 7 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

دخترای من ، ال آی و شایلی

خدایا شکرت

سر ال آی

1391/10/30 19:01
1,079 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم این روزها مشغول جمع کردن اسباب و وسایل خونه هستم. چون قراره تا چند روز دیگه بریم خونه ی جدیدمون توی یاغچیان ، یعنی داریم از باغمیشه میریم. بابا هم که مشغوله تکمیل کردن خونه ی جدیدمون هست منظورم کابینت و پکیجه . یعنی این روزها مشغولیم. واسه همین وقت نمیکنم بیام و اتفاقات رو برات ثبت کنم.

فقط اینو بگم که چند روز پیش ما رو خیلی ترسوندی منو بابا داشتیم فرش های خونه رو جمع میکردیم که بدیم قالیشویی صدای تلوزیون هم بالا بود کارتون لاک پشت ها ی نینجا رو نشون میداد تو هم روی مبل مشغول بازی بودی  بابا یه کمی صدای تلوزیون رو کم کرد. تو که فهمیدی صدای تلوزیون کم شده داد و هوار راه انداختی خواستی خودتو به پشتی مبل پرت کنی که سرت به سنگ جلوی پنجره خورد و از سرت خون اومد. منو بابایی هم تا خونو دیدیم ترسیدیمو بردیمت درمانگاه( و چه بالا هایی سرمون آوردی توی در مانگاه .خلاصه آبرومونو بردی) به زور پشت سرت رو با بتادین پاک کردن و دیدیم که فقط یه ذره از سرت مثل یه نقطه به سنگ جلوی پنجره خورده و خدا رو شکر به خیر گذشته.

ولی بابایی دلش آروم نشد و از دکتر خواست عکس بنویسه تا ببریمت از سرت عکس بگیریم. رادیولوژی هم رفتیم ولی مگه شما آخه گذاشتین، اونجا هم داد و هوار راه انداختی که بریم خونه . خلاصه هر کاری کردن نتونستند عکس سرتو بگیرن. چند نفر هم که اونجا بودند به ما گفتند که دخترتونو خیلی لوس کردین...  

نمیدونم ما لوست کردیم  یا به خطر ژنتیکه (آخه مامانت هم از دکتر و درمانگاه و...میترسید).

خلاصه خدایا شکرت که به خیر گذشت و دخترم چیزیش نشد. niniweblog.com

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان کوثری
30 دی 91 22:56
خونه نو مبارک باشه گلم الهی به سلامتی برین دیگه اتفاقی نیوفته خدا رو شکر که این دخمل لوس مامانی چیزیش نشده به خیر گذشته
مامان آراد(خاطره)
2 بهمن 91 17:31
قربونت برم خاله جون...خدارو شکر که چیز مهمی نبوده...دلم ریش ریش شد...
هر کی گفته که لوسی بیجا کرده..تو به دل نگیر عزیزم..دلم برات تنگ شده..


عزیزم مرسی که به وبلاگم سر میزنی. باور کن که من هم دلم برات خیلی تنگ شده.احساس میکنم که خیلی وقته از اونجا اومدیم.قربونت آرادو ماچش کن.
مامان پریا
9 بهمن 91 16:47
بمیرم برات دردت اومد خدا که دیگه این پیش آمدا اتفاق نیفته
هستی
12 بهمن 91 14:32
سلام مامان ال آی جان اومدم برای یک ختم قرآن دعوت تون کنم برای سلامتی یک کوچولوی سه ساله به نام علی http://termination.blogfa.com/ و همینطور یک وبلاگ دیگر که آدرسش را در زیر خدمتتون دادم . جمع دوستانه کوچیک در وبلاگی با عنوان کار خوب داریم که خوشحال می شیم شما کنارمون باشین اگر تمایل هم ندارین که انشاالله همیشه موفق باشید http://kare-khoob.blogfa.com/
مامان آراد(خاطره)
12 بهمن 91 23:59
دلمون براتون تنگیده... نه سری میزنین نه مطلب میزارین ...